معاون رييس جمهورورييس سازمان ميراث فرهنگي كشورطي سخناني درمراسم معارفه رييس سازمان هواشناسي بدون اشاره به عوامل تغييراقليم ونقش متغيرهاي انساني دربروز پديده هاي طبيعي، خشكسالي جنوب كشورراناشي ازدخالت عوامل دشمن معرفي نمودوصريحاگفت:« بنده به خشکسالی های نیمه جنوبی کشور مشکوکم، استعمار و استکبار جهانی با تکنولوژی در شرایط اقلیمی ایران تاثیر می گذارند. سازمان هواشناسی ریشه این مفسده را باید کشف کند چون این میزان خشکسالی در کشور طبیعی به نظر نمی رسد.
موضوع خشکسالی، موضوع حادی است و جنگ نرم در این بخش مشهود است.»موسوی افزود: استعمار دسترسی بیشتری به بخش جنوبی کشور دارد اگر به این مهم برسیم هم امکان تقابل فراهم می شود و هم پیشگیری. از سوی دیگر مردم دنیا نیز متوجه می شوند که استعمار چگونه ددمنشانه درباره اسلام و ایران عمل می کند.وی ادامه داد: اصلا برای صهیونیست جهانی قابل تحمل نیست که کشوری فارغ از قدرت های غرب و شرق با اتکا به مبانی دینی این چنین قد علم کند و پیشتاز باشد.
امانكته جالب آنكه همزمان باطرح ادعاي نقش استكباردرپديده خشسكالي جنوب كشورازسوي معاون رييس جمهور،سيل ويرانگراستانهاي شمالي بخصوص بخشهاي رحيم آباد ورانكوه شهرستان رودسررادرنورديدوضمن تخريب چندين دهنه پل ودههاواحدمسكوني اثري ازشاليكاري وباغات كيوي رادرمسيرخودبرجاي نگذاشت.سيلابي كه بعداز4ساعت بارش باران درمنطقه اي به وقوع پيوست كه شبكه استاني آنهاباعنوان باران نامگذاري شده و نعمتي كه حيات جنگلهاي هيركاني ،باغات مركبات و......به آن وابسته است .آماسئوال اساسي آنكه دليل اصلي سيل آن هم درمناطق شمالي كشورباپوشش گياهي وجنگلي چيست؟چرادرسالهاي اخير ماشاهدوقوع سيلابهاي ويرانگري آن هم دراستانهاي شمالي كشورهستيم؟آياجاري شدن سيلهاي متعدددرشمال كشورناشي ازجنگ نرم دشمن است ؟آيامسئولين دستگاههاي ذيربط وشهروندان ساكن مناطق جنگلي دربروزاين پديده بي تقصيرند؟ آياخشك شدن درياچه هاي كشور،افزايش بيماريهاي عفوني،مرگ وميرسرسام آورجاده اي،افزايش آسيبهاي اجتماعي هماننداعتيادوايدزوطلاق،فرارمغزها،نزول بهره وري و.....ناشي ازدخالت استكبارجهاني است؟ مسلماجواب همه اين سئوالات منفي است .بي تدبيري واهمال علت اصلي كليه پديده هاي اين چنيني است ضمن آنكه رويدادهاي عظيم وبزرگي چون سونامي ژاپن يازلزله رودبارو....رابايدبه عنوان خشم طبيعت پذيرفت.
1-بهره برداري ازجنگل:بدون شك مهمترين علت وقوع سيل اخيرشهرستان رودسر فعاليت دوشركت بهره بردارجنگل به نامهاي نرماش وليل مي باشندكه يكي درارتفاعات جنگلي بخش رحيم آبادوديگري درجنگلهاي اطاقوردرحال قلع وقمع درختان جنگلهاي هيركاني مشغول مي باشند.اين درحالي است كه محل رويش درختاني همچون راش ،افرا،ملچ وممرزتنهادرمناطق شمال ايران بوده وبه گفته يكي ازدانشمندان سوئيسي سرمايه اي كه جهانيان درحسرت داشتن وحفظ آنهاولي ايرانيان درطمع تبديل به پول وانتفاع ازآنها 0
بامشاهده رودخانه مرده سياهگل چال والوارهاوتراورس هاي برجاي مانده ازسيل برهمگان حتي عوام محرزخواهدشدكه قطع درختان بالادستي وفرسايش وسستي خاك وهمراه شدن خس وخاشاك درختان باسيل علت اصلي حجيم شدن آب رودخانه ودرنتيجه انحراف آن به مناطق مسكوني وكشاورزي شده است وباگذشت بيش ازيك هفته ازوقوع سيل هنوزهم اب رودخانه مذكورگل آلودبوده كه نشانگرميزان بالاي فرسايش خاك است . بررسي گزارشات كارشناسان مربوطه عمق اين فاجعه را به خوبي مشخص خواهدساخت: « رییس مركز تحقیقات كشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران مي گويد: بر اساس آمار اعلام شده از سوی نهادهای رسمی روزانه 40هكتار از جنگل های كشور نابود می شود و روند تخریب جنگل و مراتع در كشور روند صعودی دارد.»درحالي فرماندارشهرستان رودسرازخسارت 60ميلياردي خبرمي دهد كه بدون شك سوددولت ازمحل فروش چوب بيش از1ميلياردتومان نبوده است تازه ترین آمارها درباره وضعیت جنگل های شمال که توسط سازمان حفاظت محیط زیست انتشار یافته است (فروردین 1383) نشان می دهد که مساحت جنگل های شمال در طول دو دهه گذشته 17 درصد کاهش یافته است. در این مدت استان های گلستان با 27 درصد، گیلا ن 22 درصد و مازندران با 21 درصد کاهش جنگل روبه رو بوده است. بنابر اعلا م سازمان حفاظت محیط زیست، عدم توجه به ارزش های زیست محیطی و تنوع زیستی، عدم ساماندهی صحیح مراکز جمعیت و مشاغل داخل و حاشیه جنگل، بهره برداری های مجاز ولی بی رویه، غیراصولی و کم زمان، بهره برداری های غیرمجاز و قاچاق، نبود هماهنگی و نظارت کافی در مدیریت و بهره برداری خارج از ضوابط زیست محیطی از معادن داخل جنگل ، جاده سازی بدون رعایت ملا حظات زیست محیطی (بیش از 6 هزار کیلومتر)، واگذاری های بدون برنامه در داخل جنگل و تغییر کاربری اراضی جنگلی به دلیل بورس بازی و تبدیل ۱۰ هکتاری های حاشیه ی دریای خزر به شهرک و ... از عوامل کاهش مساحت جنگل های کشور است.
2-عدم اجراي طرح خروج دام ازجنگل:
دومين علت بروز سيلابهاي ويرانگردرشمال كشورعدم اجراي كامل طرح خروج دام ازجنگل است .بااستنادبه مفادبرنامه چهارم توسعه كشوربايددوسوم دامداران ساكن درعرصه هاي جنگلي خارج وساماندهي مي شدندكه دراين ميان بااجراي كوتاه مدت دربرخي ازمناطق وباروي كارآمدن دولتهاي نهم ودهم عملا اجراي اين طرح به بوته فراموشي سپرده شد گرچه عده اي ازكوچ شدگان درپي اهمال دستگاههاي ذيربط مجددبه زادگاه خودبرگشتند.براساس مطالعات طرح جامع مقدماتي سال 1364 سازمان جنگلهاو مراتع، تعداد دامهاي موجود در جنگلهاي شمال 37/4ميليون واحد دامي با 32 هزار و 275 دامدار، 33 هزار و 100 دامسرا و 79 هزار و 76 خانوار جنگل نشين با جمعيت بيش از 466 هزار و 849 نفر برآورد شده است. حضور اين تعداد دام و جنگلنشين موجب تخريب جنگل و جلوگيري از تجديد حيات طبيعي و درنهايت منجر به كاهش توليد ميگردد. در اين ارتباط با اجراي طرح ساماندهي خروج دام و تجميع جنگل نشينان بتدريج عوامل تخريب كاهش يافته و موجب افزايش توليد، بهبود وضعيت جنگل و تجديد حيات طبيعي آن خواهد شد. طرح ملي صيانت از جنگلهاي شمال در اين راست و با رويكرد بهينه سازي مديريت جنگلداري و جنگل شناسي تهيه و با هدف حفاظت فيزيكي، توسعه جنگل، بهينه سازي مديريت جنگلداري، رفع مشكلات اجتماعي و بسترسازي و تكميل عمليات شناسايي و مميزي اراضي از سال 1381 تاكنون در دست اجرا است. در سال 80 هيات دولت با گذراندن مصوبهاي وظايفي تعيين و از آن زمان به بعد سازمان جنگلها و مراتع مصوبهاي را تصويب كرد و با همكاري سازمان مديريت و برنامه ريزي طرحي به نام صيانت از جنگلهاي شمال تهيه و به تصويب دولت رسيد. با توجه اينكه وجود دام، دامدار و جنگل نشيني در جنگلهاي شمال با شيوه- هاي امرار معاش كاملا سنتي و نيز اقتصاد مبتني بر توليد پروتئين در تعارض با توليد چوب بوده، نابودي ساير ارزشهاي اكولوژيكي جنگلها را نيز به دنبال خواهد داشت و حفاظت و توسعه جنگلها بدون توجه به اين مسايل امكان پذير نيست. براساس اين طرح خروج دام و جنگلنشين تحت يك برنامه با زمانبندي شش ساله و كاهش وابستگي روستاييان به جنگل براي تامين سوخت و نيازمنديهاي ديگر در اولويت طرحهاي جامع صيانت از جنگلهاي شمال است.مرگ رودخانه ها ديگرپيامدتاسف بارتخريب جنگلهاست .رودخانه سياهگل چال كه منشاء سيل اخيردرشهرستان رودسربوده زماني نه چندان دور به علت شفافيت آب ووجودآبشارهاي متعددمحل اصلي پرورش ورشدانواع ماهيهاي استخواني همانئدقزل آلاي خال قرمزوآزادبه شمارمي رفت ولي متاسفانه اكنون تبديل به يك جوي كويري شده است كه به علت فرسايش خاك مناطق بالادست نه نشاني اززلال آب وآبشارهاي بلند دارد ونه وجودماهيان استخواني.
3-تغييركاربري جنگل:
تغييركاربري عرصه هاي جنگلي به باغات چاي ،ايجادشهركهاي صنعتي واحداث ويلاراازديگرعوامل بروزپديده سيل درمناطق شمالي مي توان نام برد. دكترمخدوم كارشناس محيط زيست معتقداست :« تا همین چندی پیش غالب تغییر کاربری ها یا به منظور انجام کشاورزی بود و یا ساخت ویلا که البته بسیاری از ارزشمندترین گونه های گیاهی و جنگل های هیرکانی را به کام مرگ کشید. اکنون، چند سالی است که منابع طبیعی ایران با دشمنی جدید مواجه شده است. ساخت کارخانه های صنعتی، طی چهار سال اخیر بخش های بزرگی از جنگل های گیلان را قربانی کرده و جنگل های گلستان و مازندران را با تهدید جدی مواجه کرده است. جنگل های سراوان رشت نخستین قربانیان اجرای مصوبه ساخت شهرک های صنعتی در استان گیلان بودند. در گلستان درختان پارک ملی، بارها و بارها در خطر تهدید جدی قرار گرفته اند. جنگل های کهنسال مازندران نیز از این بلایا در امان نمانده اند.
3-سكوت مدعي العموم وموسسات غيردولتي:
با تدوین قانون موقتی اصول محاکمات جزائی (9 رمضان 1330 ه.ش) قاعده اعلام جرم عمومی در کشور ما پذیرفته شد و به نهاد دادسرا واگذار گردید؛ چنانچه ماده 19 قانون آین دادرسی کیفری مقرر می داشت :
« مدعی العموم، رئیس ضابطین عدلیه محسوب است ولی مأموریت مخصوص و عمده او، تعقیب امور جزائی است».
لذا در مواردی که جرم صرفنظر از مطالبه ضرر و زیان شخصی، واجد حیثیت عمومیت نیز بوده و از جنبه عمومی برخوردار است؛ مدعی العموم باید به نیابت از جامعه به اعاده و استيفاي حقوق مردم برخیزد .بنابر ماده 50 قانون اصول تشکیلات عدلیه، مدعی العموم [ وکیل جماعت] در رأس دادسرا قرار گرفته و اقامه دعوی و تعقیب جرایم از حیث حقوق عمومی (ماده 3 قانون موقتی اصول محاکمات جزائی) بر عهده وی قرار مي گرفت .بنابراین حتی اگر فعل یا ترک فعل مقامات و مأمورین وابسته به نهادها و دستگاههای دولتی و حکومتی نیز منجر به تحدید آزادی جامعه شده وایشان را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید، دادستان کل بعنوان مدعی العموم می تواند وفق ماده 570 قانون مجازات اسلامی ( فصل دهم ـ تقصیرات مقامات و مأمورین دولتی) اقدامات مقتضی را به انجام رساند . دراين راستاموسسات غيردولتي زيست محيطي باتوجه به اهداف ووظايف ذاتي خود مي توانندضمن انجام آموزشهاي عمومي واطلاع رساني بااستناد به به مفادآيين نامه نحوه تاسيس وفعاليت موسسات غيردولتي مصوب هيات محترم وزيران تحت عنوان حق دادخواهي ازمراجع قضايي ارايه شكواييه نمايند.روندي راكه مادركشورهاي توسعه يافته شاهدآن هستيم وانجام برخي ازپروژه هابه دليل مخالفت موسسات زيست محيطي وتنويرافكارعمومي توسط آنان منجربه تعطيلي آنهاگشته است.
درپايان آنكه زيان 60ميليردتوماني سيلاب اخير،سرگرداني وكوچ اجباري روستائيان وبيكاري وافسردگي آنان هشداري براي همه مسئولين ومردم باشدتاباانجام اقدامات اصولي منطبق باايده هاي علمي شاهدچنين فجايعي دركشورنباشيم.